مختصر بیوگرافی سیدمحمدافضل نوری
سیدمحمدافضل نوری ولد سیدنورالدین در سال ۱۳۲۷ در یک خانوادۀ عرفانی در قریه خواجه های ولسوالی تولک ولایت غور دیده به جهان گشود. تا سن هفت سالگی با تربیۀ سالم والدینش قرار داشت. در سال ۱۳۳۴شامل مکتب ابتدائیه ذکور آن ولسوالی مشغول به فراگیری درس شد. در سال ۱۳۴۰ از صنف ششم فارغ و نظر به علاقه که خودش به علوم دینی داشت، الی سال ۱۳۴۸در مدرسه عالیجناب سیادت پناه الحاج سیدفقیرشاه بدروس خویش ادامه داده و در میزان همان سال به خدمت عسکری سوق گردید. بعد از سپری نمودن دورۀ خدمت عسکری در سال۱۳۵۰ ترخیص و نظر به لیاقت که داشت به حیث معلم در قریه خانیۀ و قریه دای ولسوالی تولک مقرر گردید. بعد از سپری نمودن چهارسال برای مدت چهار سال دیگر بحیث مامور مخابرات در ولسوالی های ساغر و تولک ایفای وظیفه نمود. در سال ۱۳۵۸ بحیث کاتب اداری قوماندانی امنیه ولسوالی تولک مقرر و در سال ۱۳۶۴ بحیث مدیر مالی ولسوالی تولک مقرر و تا سال ۱۳۷۱ ادامه داد. در کنار وظایف حکومتی منحیث موی سفید و متنفذ قوم سادات تولک دیگر خدمات شایانی را نیز انجام داده است. در سال ۱۳۷۳ نظر به مشکلات اقتصادی از ولسوالی تولک ولایت غور کوچیده و به ولسوالی اوبه ولایت هرات مسکن گزین شد. بعداَ به ولسوالی گذره آن ولایت نقل مکان داده و تا کنون در آنجا زندگی می نماید. موصوف از آنجائیکه فرزند بی بی مهجوره بنت مرحوم قاضی سیدشمس الدین حیران می باشد با استعداد خدادادی و بهرۀ ارث که از آنها برده اشعار زیادی سروده و هم اکنون نیز سروده های شان ادامه دارد.
سید محمد افضل نوری در خواندن شاهنامه توانایی خاصی داشته در لینک کلیک کنید تا نمونه از صدای سید محمد افضل نوری را بشنوید.
نمونۀ اشعار سیدمحمدافضل نوری:
در عشق مهرویان بسوز دیوانه شو دیوانه شو
در راه و رسم عاشقان پروانه شو سوزانده شو
با مثل مجنون روز و شب حیران وسرگردان بگرد
گه در میان مردمان گه با سوی ویرانه شو
از هستی داری فنا بیرون شو ای گم کرده راه
با فکر روزی آخرت آماده شو آماده شو
دیوانه وار هرسو بگرد از شهرت و نام در گذر
مثلی قلندر دربدر بر گوشۀ ویرانه شو
از جان گذر تا جان شوی هم جان و هم جانان شو
همراه به عاشقان شوی مستانه شو مستانه شو
یارد اگر شد مهربان از حال خود برگو به آن
رنج دلت را کن بیان آماده شو آماده شو
از رنج و خاری ها بگو از انتظاری ها بگو
از بیقراری ها بگو هوشیار شو دیوانه شو
برگو که نوری بیکسم این باری عشق را می کشم
صدافتخار دارم برین بر مقدمش افتاده شو